اولین مواجهه معنادار من و استرس به 17 سالگی من برمیگردد. نشسته بودم روی نیمکت کلاس کوچکی از یک دبیرستان خوشنام و ناظم مدرسه، خانم “کارخانه”، جلسه مصاحبه را پیش میبرد و سوالاتی به عجیبی نام خانوادگیاش میپرسید، سوالاتی مانند این که “برای به دست آوردن یه رتبه خوب تو کنکور حاضری چه کارایی بکنی؟”. …
خیلی وقت بود دلم میخواست بستری فراهم کنم تا چیزهایی که نقشی در خلق کردن آنها دارم را گرد هم آورم و با مخاطب درست به اشتراک بگذارم تا امکان گفتگو درباره آنها فراهم شود. پیش از این تا حدودی از اینستاگرام و توییتر برای این منظور استفاده می کردم اما عمر مطالب و عمق …