تا کمتر از دو سال پیش من حتی نمیدانستم کجای نقشه جهان باید دنبال چچن بگردم اما الان خوب میدانم که اگر از حدود تبریز روی یک خط مستقیم به سمت شمال حرکت کنیم، بعد از پشت سر گذاشتن ارمنستان و آذربایجان، کمی بعد از ورود به خاک روسیه، به چچن میرسیم. من همچنین میدانم …
از قطار مترو پیاده شدم […] به پلهها که نزدیک شدم، چشمم به کیک مافینی خورد که آنجا افتاده بود […] پیش از آنکه حتی از ذهنم بگذرد که چرا، دستم را دراز کردم تا برش دارم […] دستم توی هوا ماند. برش نداشتم […] یکباره حال انزجار شدیدی به من دست داد: چرا این …
هر وقت پای انجام کارهای سخت یا طی کردن مسیرهای طولانی وسط باشد یکی از نگرانیهای جدی من گرسنه شدن است. سیر بودن به من آرامش میدهد و هیچ شیرینی یا کیکی به اندازه کوکیهای جوی پرکم من را سیر نمیکند. هرچند این فقط یکی از دلایلی است که این کوکیها را ستایش میکنم. ترکیبی …
به نظر من لحظات خوشحالی، کوتاه و کمیاب و گذرا هستند. به همین سبب میگویند وقتی خوشحال هستید آگاه باشید و دقت کنید که چه میکنید، چه کسی همراه شما است، چه میگویید و حتی چه میخورید؛ امید که بتوانید آن لحظات ارزشمند را بازآفرینی کنید. شاید خندهدار به نظر برسد ولی هر وقت در …
این سوال برای من یک سوال همیشگی است، جواب آن در طول زمان تغییر میکند و جوابهای قبلی را زیر سوال میبرد.چیزی درست میکنم، وقت صرف میکنم و با آن استرس پنهان همیشگی کارها را مرحله به مرحله، دقیق و باوسواس پیش میبرم، فقط برای تزیین چیزی که از لحظه برداشته شدنش از ظرف تا …